دکترغلامرضا محمدی (کویر)
اسرار ازل را نه تو دانی ونه من / وین خط معما نه تو خوانی ونه من
هست از پس پرده گفتگوی من وتو /چون پرده برافتد نه تو مانی ونه من
درتاریخ ادبیات ایران اسلامی مردان بزرگ وتماشایی کم نیستند، اما خیام نیشابوری چیز دیگری است.او17 ساله بود که بربسیاری از علوم زمان تسلط یافت وبعدها فیلسوفی عظیم ،ریاضی دانی جهانی ،طبیبی حاذق،ومنجمی بزرگ شد وبی شک اگر امروز هم بودهمچنان در عالم علم بی نظیر بود.تقویمی که اودران روزگار ارایه داد با دقیقترین تقویمهای امروزی چندان فرقی ندارد،او خود راشاگرد ابو علی سینا میدانست وتاپایان عمر باکتاب شفای اومانوس بود.
خیام درعمر هشتاد وسه ساله خودهرگز در قید وبند طرز تفکرهای مختلف روزگار قرار نگرفت وآزاد اندیشی معتقد ومسلمانی عمیق بود.خیام انسانی بسیار متفکربود ومدام در هستی وآفرینش فکر میکرد ودر حرکات شب وروزوسیارات ودرپدیده های جهان تامل داشت وتفکر رانا محدود میدانست ونظریات عجیب وغریبی داشت .
این چرخ وفلک که ما دراو حیرانیم/ فانوس مثال از او خیالی دانیم
خورشید چراغدار وعالم فانوس/ ما چون صوریم کاندرو حیرانیم.
خیام فیلسوفی شاعر بود وشعر را برای تفنن نمی سرود بلکه سعی میکرد اشکالات وسوالات مهم فلسفی رادر شعرهایش بریزد واین شعرها را برای تسلای دل خویش وگاهی خواندن در محافل همدلان ودوستان مخلص میسرود، شاید هم هرگز نمی خواست شعرهایش منتشر شود.آنچه مهم است اینکه فلسفه های بزرگ وجهان بینی های بزرگ را در رباعی ریختن مثل این است که دریایی رادر انگشتانه ای جای دهند ودرست ازهمین جا بود که او درطول تاریخ تهمت ها وطعنه های بسیاری رابه خود خرید.ریختن دردها ی بزرگ بشری وبینش های بزرگ درچهار مصراع هرگز حق مطلب را ادا نمی کندوکوته نظران وغافلان همواره طعنه ها وتمسخر ها خواهند داشت چنانکه اتفاق افتاد..
خیام نه اینکه جواب سوالات بزرگ خود رانداند ولی قانع نبودوبا طرح شک وتردیدها به رازهای ابدی وازلی آفرینش اشاره میکرد تا همواره تلنگری باشدبر اذهان پژوهشگران بشری .
دوری که در اوآمدن ورفتن ماست/ اورا نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست// کاین آمدن از کجا ورفتن به کجاست؟
این شاعر فیلسوف با انتخاب وزن رباعی که ساخته ی ایرانیان است رباعیاتی منحصر به فرد وجاودانه سرو ده است وجهان بینی خاص خود را در آن ریخته، شعرهای او عصاره نگرش های اوست ،شعر هایی که واقعا عالی ودرجه ی یک به شمار میرودو با گوشنوازی وپر محتوایی وسادگی وزیبایی که دارد بی نظیر است.
اولین بار که فیتز جرالد این اشعار رابا ترجمه زیبا به جهان غرب عرضه کرد، دنیایی رامشتاق خیام ساخت و اروپاییان قبل از هر شاعر دیگری شاید با خیام آشنا شدند وبه لحاظ وجوه مشترک فکری بین خودشان وخیام اورا سخت دوست داشتند ومیدارند .
سوالاتی که دراشعار خیام مطرح است ابدی وهمه جایی است او دست روی سوالات مهم بشری گذاشته وآدمی رادرگردونه ی جهان هستی به تفکر وامیدارد.او لوح وقلم وعشق ومستی وروح ومبدا ومعاد وبی اعتباری جهان رابه تماشا می نشیند ومیخواهدبه مجهولات عالم هستی ومعمای آفرینش وراز آن پی ببرد و آدمی را به وادی اسرار وبینهایت ها وحیرت ها بکشاند .او هرگز آدمی میگسار وبی دین وبی خیال وعشرت طلب نبوده بلکه درد مندی دیندار وفیلسوف وعارفی بزرگ وحکیمی اندشمند بوده است واین را می توان از ابعاد مختلف فکری و آثار او وروزگار وشاگردان واستادان او درک کرد.شناخت واقعی خیام تنها از اشعاری که آنهم بعضا با عنوان سبک خیامی از هرکسی در تاریخ به اوبسته اند ممکن نیست و در این مقوله کوچک هم نمی گنجد ...
اسرار جهان چنانکه در دفتر ماست// گفتن نتوان که آن وبال سرِ ماست
چون نیست در این مردم نادان اهلی // نتوان گفتن هرآنچه در خاطر ماست.
-
نویسنده : یزد فردا
-
منبع خبر : خبرگزاری فردا
http://www.yazdfarda.com/news/af/69568/
سهشنبه 26,نوامبر,2024